دلار به ۱۰ هزار تومان می رسد؟-راهبرد معاصر
لیگ نخبگان فوتبال آسیا | خاموشی نیمار در شب پرفروغ الهلال | میتروویچ استقلال را ۳ تایی کرد ۹ مصدوم و ۴ فوتی در تصادف دلخراش محور زابل به زاهدان توقف در دوبی برابر الغرافه؛ پرسپولیس در لیگ نخبگان مردود شد ویدئو | گل اول الغرافه به پرسپولیس بازجویی از ستاره اسبق بارسلونا به اتهام تجاوز کارشناس صداوسیما: در عملیات وعده صادق ۲۴۰ اسرائیلی کشته شدند فاز اول بزرگ‌ترین نیروگاه خورشیدی ایران وارد مدار شد حج ۲۰۰ میلیون تومانی در راه است؟ شرایط جدید بازنشستگی اعلام شد + جزئیات دبیر انجمن شرکت‌های هواپیمایی: نرخ سوخت هواپیما سال آینده ۱۱ برابر می‌شود دیدار پوتین و وزیر خارجه کره شمالی پزشکیان به باکو می‌رود صابر برزکار شرور مسلح معروف به هلاکت رسید + عکس بخشنامه عارف به کلیه دستگاه‌های اجرایی و استانداری‌ها درخصوص بکارگیری جوانان، زنان و اقوام در سطوح مدیریتی رئیس سازمان نظام پرستاری: ۱۰ هزار پرستار به زودی استخدام خواهند شد‌

دلار به ۱۰ هزار تومان می رسد؟

دکتر راغفر از اقتصادانان اصطلاحاً نهادگرای کشور است اما ظاهراً همه کسانی که در ایران تحت این عنوان معرفی می‌شوند، نگاه واحدی به مسائل اقتصادی کشور ندارند.
تاریخ انتشار: ۲۳:۱۴ - ۰۶ شهريور ۱۴۰۰ - 2021 August 28
کد خبر: ۱۰۰۱۵۲

به گزارش راهبرد معاصر برای نمونه به سختی می‌توان بین دیدگاه‌های اقتصادی دکتر محسن رنانی با دکتر راغفر که هر دو به عنوان نهادگرا شهرت یافته‌اند، مخرج مشترک روشنی پیدا کرد.

به هر حال، غرض از این نوشته طرح پرسشی از آقای راغفر است. وی برای چندمین بار خواستار کاهش نرخ دلار به زیر ده هزار تومان آن هم به صورت دستوری شده است.

در حالی که منابع ارزی کشور ته کشیده و هیچ نوع توازنی بین عرضه و تقاضای دلار در بازار برقرار نیست، چگونه و با چه مکانیسمی کاهش قیمت دلار به زیر ده هزار تومان به صورت دستوری امکانپذیر و یا اصولاً مفید است؟

قاعدتاً برای این کار دولت باید منبع لایزالی از ارز برای تزریق به بازار در اختیار داشته باشد که هر میزان از تقاضا را پوشش دهد در حالی که می‌دانیم چنین منبعی در اختیار دولت نیست و با کمبود شدید ارز روبروست.

بنابراین، تنها اتفاقی که با کاهش دستوری نرخ دلار آن هم به زیر ده هزار تومان رخ می‌دهد، رقابت صاحبان نقدینگی برای خرید آن و ایجاد رانت اقصادی بی‌سابقه‌ای برای اهالی پارتی و نفوذ و فساد است که دودش تماماً به چشم طبقات محروم و متوسط جامعه می‌رود و تنها جیب پولداران را از ساده‌ترین راهِ ممکن پرتر می‌کند.

من نمی‌دانم چرا در حالی که اهل سیاست معمولاً به نقد دیدگاه‌های یکدیگر مشغولند، اقتصاددانان التفاتی به انتقاد از نظرات و توصیه‌های همکاران خود ندارند و سکوت در برابر همدیگر را ترجیح می‌دهند. طبعاً تضارب آراء اقتصاددانان با بیانی ساده ومنطقی و محترمانه، در روشنگری افکار عمومی نسبت به نگرش‌های گوناگون اقتصادی و نتایج و پیامدهای هر یک از آنها بسیار مؤثر است، اما دریغ که اغلب اقتصاددانان این روشنگری را از مردم دریغ می‌دارند. آنان یا سکوت پیشه کرده‌اند و یا به زبانی حرف می‌زنند که شهروندان معمولی از سخنان تخصصی آنان چیزی عایدشان نمی‌شود!/گسترش نیوز

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار